بیچاره کسی هست که دلدار ندارد
در شهر غریب است و مدد کار ندارد
فرمود به من پیر طریقت که عزیزم
دیوانه که با عقل و خرد کار ندارد
هر کس که شده کلب در خانه عباس
این منسب شاهانه بود عار ندارد
میگویم و از گفته ی خود ترس ندارم
میثم که هراسی زسر دار ندارد
گر پا بدهد سجده کنم رو به حریمش
عباس علی کعبه دادار ندارد
نویسنده: انجمن شعر ترنم خاتم(جمعه 86/8/11 ساعت 11:5 صبح)